هدف اصلی این پژوهش بررسی هوش هیجانی و رابطه آن با کیفیت زندگی کاری مدیران مدارس بود. مطالعه حاضر یک تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. نمونه شامل ١٣٩ نفر از مدیران مدارس در شهرستان خرم آباد است که با استفاده از روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های مربوط به متغیرهای مورد پژوهش، از پرسشنامه های موجود کیفیت زندگی کاری و هوش هیجانی استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تی تک نمونه ای، با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شدند. بر اساس یافته های این مطالعه، همبستگی مثبتی بین کیفیت زندگی کاری با هوش هیجانی (٠٠٠/٠> (p و ابعاد آن یعنی، خود آگاهی، خود مدیریتی، کنترل روابط و آگاهی اجتماعی وجود داشت. علاوه بر این، نتایج نشان داد کیفیت زندگی کاری مدیران بالا است. اما در مقابل، هوش هیجانی مدیران در مقایسه با میانگین پرسشنامه کم بود. افزایش هوش هیجانی مدیران را قادر می سازد که محیط کاری بهتری فراهم نمایند و بدین سبب عملکرد آنها به طور گسترده ای رشد می یابد.

به طور کلی، احساسات نقش مهمی در زندگی فردی ایفا می نماید به دلیل اینکه احساسات حیات بخشند، اجازه دهید به تجربه ما از غمها و شادی ها اشاره کنیم. انسان دارای دو ذهن است، یکی ذهن متفکر و دیگری احساس. این دو ذهن، با هم، زندگی روانی فرد را شکل میدهند. زمانی که احساسات و عواطف تحریک می شوند، تعادل بین این دو ذهن به دلیل اینکه هوش عاطفی بر ذهن متفکر غلبه می کند، به هم می خورد. بنابراین، توجه به سمت نقش هوش هیجانی در زندگی روزمره  فرد تغییر می یابد. معمولا رهبری در سازمان بیش از هر کس دیگری می تواند بر احساسات افراد نفوذ داشته باشد.